یک مادربزرگ آسیایی خجالتی توسط همسایه اش اغوا می شود و به طرز وحشیانه ای توسط او لعنت می شود. همسایه از دستش برای لذت بردن او استفاده می کند و سپس تقدیر او را در دهانش می گیرد. در حالی که او را به ارتفاعات جدیدی از خلسه می برند، مادربزرگ از خوشحالی ناله می کند و به خود می پیچد.